تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه سوم راهنمایی با روش ویلیام رومی
مقدمه
با پیشرفت فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات، شکل و وسیله انتقال پیامها در حال تغییر و دگرگونی است ولی آنچه باقی خواهد ماند، محتوا و پیام موجود در این وسایل است. بدیهی است که خصوصیات فردی و اجتماعی و فرهنگی گیرنده پیام، بر ادراک او از محتوای پیام تأثیر میگذارد. بر همین اساس محققین به دنبال روشهایی هستند که بتوانند خصوصیات یک پیام را بهدوراز تأثیر ویژگیهای فردی و اجتماعی افراد موردبررسی قرارداد تا بتوان نتایج قابل قبولی را برای همه افراد ارائه داد (شاه محمدی و همکاران، 1390). اساسیترین مسائل در هر نظام آموزشی و تربیتی مسئله انتخاب مطلوب محتوای مناسب برای آموزش و تدریس است. این امر درگذشته بهصورت انتقال تجربیات و دانستهها از نسلی به نسلی دیگر صورت میگرفت و تقریباً از سال 1918 به بعد مفاهیم جدیدی چون، چگونگی انتخاب اهداف آموزشی، نحوه انتخاب محتوای درس و سازماندهی فعالیتهای آموزشی توسط افرادی چون راگ[1] (1928) کازول[2] و کمپل[3] (1935) بهصورت عملی موردتوجه قرار گرفت و امروزه نیز وظیفه نظامهای آموزشی، دیگر تنها انتقال تمدن و میراث فرهنگی گذشته جامعه نیست بلکه به کانونی برای پذیرش تحولات و انطباق با نوآوریهای علمی و فنّاوری تبدیلشده که سعی میکند برنامههای آموزشی را متناسب با این تحولات و بر اساس نیازهای فراگیران تدوین کند (همائی،1379).
برای بررسی کتابهای درسی ازنظر میزان تناسب محتوا با اهداف، میزان استفاده از اصول تدوین و سازماندهی محتوا، میزان خوانایی متن، مفاهیم قابلدرک، تناسب تصاویر با متن و تناسب محتوا با توان ذهنی دانشآموزان، میتوان از تحلیل محتوا استفاده کرد. واضح است در صورت عدم تناسب متن و محتوای کتابهای درسی با توجه به سن، جنس، مقطع تحصیلی، هوش، توانایی و استعداد دانشآموزان مشکلات بسیاری به وجود میآید (شاه محمدی و همکاران،1390). کتاب درسی یا محتوای مطالب آموزشی بهویژه در نظامهای آموزشی متمرکز که محور مکتوب و مدون تعلیم و تربیت محسوب شده و فعالیتها و تجربههای تدریسی دانشآموزان توسط معلم، حول محور آن سازماندهی میشود، نیاز به تحلیل و بررسی علمی دارد این تحلیل به متصدیان و مؤلفین کتابهای درسی کمک میکند تا در هنگام تهیه و تدوین و یا گزینش و انتخاب کتاب درسی تصمیم عاقلانهای را اتخاذ نمایند (یار محمدیان، 1379).
برنامه درسی فارسی دوره راهنمایی یکی از مهمترین و اساسیترین برنامههای درسی است که از یکسو با دوره ابتدایی و متوسطه دوم و از سوی دیگر با سایر برنامههای درسی این دوره ارتباط معناداری دارد. زبان و ادبیات فارسی، آیینه اندیشهها، باورها، هنرمندیها و عظمت ملت ایران است و بهعنوان میراث ارزشمند فرهنگی نسل به نسل از گذشته به امروز انتقالیافته است (باطنی ،1349). در برنامه درسی آموزش زبان فارسی محتوای دروس، فعالیتها و تمرین و حتی نحوه مدیریت کلاس درس مبتنی بر همیاری، مشارکت و فعال بدون دانشآموزان است.
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب فارسی پایه سوم راهنمایی با روش ویلیام رومی طرحریزی و اجراشده است که برای بررسی همه جوانب موجود در محتوای کتب سه جنبه متن، پرسشها و تصاویر بهصورت ویژه بررسی و تحلیلشده است.
برای نیل به اهداف پژوهش سه پرسش زیر بررسی و تحلیل شده است:
روش
در پژوهش حاضر از روش تحلیل محتوا با استفاده از روش ویلیام رومی استفاده میشود روش ویلیام رومی دارای سه بعد اساسی است: الف) متن: معیار جملههای کتاب است. ب) پرسشها و تکالیف: تجزیهوتحلیل پرسشهای آخر فصل ج) تصاویر: تجزیهوتحلیل تصاویر و نمودارها (فتحی واجارگاه، 1388).
تحلیل مشتمل بر مقولههایی است که برخی از آن به متن، پرسشها و تصاویر فعال و برخی مقولهها به متن، پرسشها و تصاویر غیرفعال مربوط میشود. هدف از کاربرد این روش در تحلیل محتوا آن است که دریابیم مقولههای یادشده تا چه میتواند یادگیرنده را نسبت به فراگیری متن، درگیر کردن با پرسشها و تصاویر جذب نماید؛ و ضریب درگیری دانشآموزان با آن تا چه حد است. (خدادادی و همکاران،1388)
جامعه آماری این تحقیق شامل محتوای (متن، تصاویر و تمرینها و فعالیتها) کتاب درسی فارسی پایه سوم راهنمایی (متوسطه اول) مشتمل بر 173 صفحه بوده و در سال تحصیلی 93-92 در کلیه مدارس کشور تدریس شده است. جامعه و نمونه این پژوهش یکسان بوده است.
در پژوهش حاضر ابزارهای مورداستفاده به شرح زیر بوده است:
تجزیهوتحلیل متن: واحد مطالعه درسهای کتاب فارسی است. برای تحلیل متن، جملات هر درس بررسی میشود. در تحلیل مقولهها و محاسبه شاخص درگیری فراگیران با متن، مقولههای فعال (H,E,F,G) بر مقولههای غیرفعال (A,B,C,D) تقسیم میشود؛ که از طریق این ضریب فعال کردن دانشآموز به محتوای کتاب درسی به وجود میآید. در تحلیل متن 9 مقوله وجود دارد که یک مقوله جزء مقولههای خنثی است؛ و تأثیری در فعال یا غیرفعال بودن متن ندارد و در فرمول شاخص درگیری دانشآموز محاسبه نمیشود.
شرح مقولههای غیرفعال: -A بیان حقایق (بیان حقایق و وقایع تاریخی در قالب داستان) -B جملات سؤالی که بلافاصله به آن جواب دادهشده است. -C جملههایی که در کتاب بهصورت نتیجهگیری بیانشده است. -D جملههای تعریفی
شرح مقولههای فعال: -E جملاتی که به نحوی از فراگیران میخواهد تا تعبیر و تفسیر انجام دهد. -F سؤالاتی که بلافاصله جواب داده نمیشود (جلبتوجه دانشآموز) -G جملاتی که فراگیر را به فعالیت دعوت میکند مثلاً در دفتر خود نموداری را رسم کند. -H پرسشها، تمرینها یا جملاتی که پاسخ به آنها مستلزم آزمایش و تحقیق است.
شرح مقوله خنثی: -I جملاتی که در هیچیک از مقولات فوق نمیگنجد (مقوله خنثی)
تجزیهوتحلیل پرسشها: پرسشهای آخر فصل تجزیهوتحلیل شده از طریق تقسیم مقولههای فعال (C,D) بر مقولههای غیرفعال (A,B) ضریب درگیری (شاخص یادگیری) به دست میآید؛ که از این طریق به فعال ارائه شدن پرسشها پی میبریم.
شرح مقولههای غیرفعال: -A سؤالاتی که پاسخ آنها را میتوان در کتاب پیدا کرد. -B سؤالاتی که مربوط به نقل تعاریف است.
شرح مقولههای فعال-C سؤالاتی که برای جواب دادن آنها، دانشآموز باید آنچه را در درس آموخته است برای نتیجهگیری درباره مسائل جدید به کاربرد. -D سؤالاتی که از دانشآموز میخواهد مسئله به خصوصی را حل کند.
تجزیهوتحلیل شکل و تصاویر: واحد تحلیل تصاویر، نقشه، نمودار، عکسهای کتاب و شکل است که از طریق تقسیم مقولههای فعال (B) بر مقولههای غیرفعال (A) ضریب درگیری محاسبه میشود.
بهطورکلی برای تجزیهوتحلیل چهار مقوله وجود دارد که دو مقوله جزء مقولههای خنثی است و هیچ تأثیری در فعال یا غیرفعال بودن ندارد؛ و در ضریب یادگیری به کار گرفته نمیشود.
شرح مقولههای فعال: -A تصاویری که برای بیان و تشریح موضوع خاصی در کتاب آمده است. -B تصاویری که دانشآموز را به انجام آزمایش خاصی دعوت میکند.
شرح مقولههای خنثی: -C تصاویری که روش جمعآوری وسایل لازم را برای آزمایش تشریح میکند. -D تصاویر و اشکالی که در هیچیک از مقولههای فوق نمیگنجد (فتحی واجارگاه، 1388).
در این پژوهش از فرمول محاسبه درصد فراوانی نسبی هر مقوله در هریک از واحدهای تحلیل (متن، پرسشها و تصاویر) استفادهشده است همچنین محاسبه شاخص درگیری دانشآموز با متن، پرسشها و تصاویر نیز از تقسیم مقولههای فعال بر مقولههای غیرفعال مشخص میشود.
در این تحقیق برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ( ) و بهمنظور سنجش پایایی، محتوای درس فارسی پایه سوم (متن، پرسشها، تصاویر) موردبررسی قرار گرفت؛ و درزمینه مقولههای تحلیل در معرض کدگذاری مجدد توسط یکی از اساتید در رشته برنامهریزی درسی قرار گرفت. سپس با محاسبه درصد توافق مورد انتظار و درصد توافق مشاهدهشده بین دو کدگذاری از فرمول ویلیام اسکات ضریب قابلیت اعتماد این تحقیق محاسبه شد.
یافتههای پژوهش
آيا متن كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك ويليام رومي به شيوۀ فعال ارائهشده است؟
دادههای حاصل از تحليل متن به تفكيك 19 درس كتاب در جدول شماره 1 آمده است.
همانطور كه در جدول شماره 1 نشان دادهشده است در تجزیهوتحلیل متن 19 درس فارسي سوم راهنمايي درمجموع 101 صفحه موردبررسی قرارگرفته است. كه بيشترين تعداد صفحه مربوط به درس 21 فراواني 40 واحد 11 درصد فراواني و كمترين تعداد صفحه مربوط به درس 13 با فراواني 10 و 3% درصد است. در اين كتاب 2 درس 10 و 18 درس آزاد است. به اين معني كه هيچ محتوايي در متن و تصوير و پرسش وجود ندارد. در اين دروس اين امكان به دانشآموز میدهد مانند درسهای ديگر كتاب آنچه موردعلاقه آنان است نگارش نمايند. البته در اين پروژه نمیتوان به آن عنوان فعال يا غیرفعال داد.
جدول شماره 2: توزيع و درصد فراواني واحدهاي تحليل متن درسهای فارسي پايه سوم راهنمايي به تفكيك دروس در مقولههاي موردبررسی نشان میدهد.
نتايج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل واحدهاي متن طبق جدول 2 در همه درسهای كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي نشان میدهد كه درمجموع 61% واحدهاي موردبررسی در مقولههاي غیرفعال قرار دارد كه از اين مقدار مقولههاي D,A (بيان حقايق و تعاريف) هر يك حدود 17% و مقوله C (بيان نتايج) حدود 14% و مقوله B (پاسخ در متن) حدود 13% قرار دارد. همچنين مجموع 39% واحد بررسي در مقولهی فعال دارد كه از اين مقدار مقوله E (تعبير و تفسير) حدود 13% و مقوله F (جلبتوجه) حدود 7% و مقوله G (دعوت به فعاليت حدود 8% و مقوله H انجام آزمايش) حدود 7% و در مقوله I كه يك مقوله خنثي است كه در محاسبهی ضريب درگيري يادگيرنده هيچ تأثيري ندارد قرار دارد بر اساس جدول فوق ضريب درگيري يادگيرنده با متن كتاب فارسي پايه سوم كه از تقسيم مقولههاي فعال كه مجموع آنها 223 بر مقولههاي غیرفعال 128 به دست میآید كه حدود 57% است كه رقم بهدستآمده بر اساس روش ويليام رومي مابین گستره 4% تا 5/1 است درنتیجه محتوا درمجموع دروس به شيوه فعال ارائهشده است.
جدول شماره 3 ضريب درگيري با متن را در دروس كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي به تفكيك درس نشان دادهشده است.
نتايج جدول 3 نشان میدهد كه دروس 1، 12، 19 و 21 با توجه به ملاكي كه توسط رومي در نظر گرفته يعني كمتر از 4% است بهصورت غیرفعال تنظيم گرديده است و باقي دروس با توجه به ملاكي كه توسط رومي (بين 4% تا 5/1) در نظر گرفتهشده است بهصورت فعال تنظيم گرديده است. اين نتايج نشان میدهد كه در قسمت تحليل متن در كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي از مجموع 19 درس، 15 درس به شیوهی فعال ارائهشده است.
آيا پرسشهاي كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك رومي به شيوه فعال ارائهشده است؟
مطابق جدول شماره 1 در تجزیهوتحلیل پرسشهاي كتاب، در همه دروس كتاب فارسي پايه سوم درمجموع 202 پرسش موردبررسی قرارگرفته است كه از اين تعداد بيشترين پرسشها مربوط به درس 7 و 11 هرکدام با 12% فراواني و 6% فراواني كمترين آنها مربوط به درس 17 و فراواني 8 و با 4% فراواني است.
جدول شماره 4 توزيع و درصد فراواني واحدهاي تحليل پرسشهاي دروس را به تفكيك دروس در مقولههاي موردبررسی را نشان میدهد.
نتايج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل پرسشها مطابق جدول شماره 4 نشان میدهد که درمجموع 61% واحدهاي موردبررسی در مقولههاي غیرفعال است كه از اين مقدار 49% در مقولْ A (سؤالاتي كه پاسخ آنها مستقيماً در كتاب است) و حدود 37% در مقوله B (نقل تعاريف) قرار دارد همچنين مجموع 39% واحد موردبررسی در مقولههاي فعال است از اين مقدار حدود 17% در مقوله C (پاسخگويي به سؤالات متن) و حدود 22% در مقوله D (حل مسئله) قرار دارد. بر اساس جدول فوق ضريب درگيري يادگيرنده با پرسشهاي كتاب 61% است كه اين بر اساس ملاك رومي بين گستره 4% تا 5/1 قرار دارد درنتیجه پرسشهاي كتاب به شیوه فعال ارائهشده است.
مطابق دادههای جدول 3 دروس 7 و 2 و 3 كمتر از ملاكي است كه رومي در نظر گرفته و بهصورت غیرفعال ارائهشده است؛ و بقيه دروس با توجه به ملاك رومي مابین 4% تا 5/1 قرار دارد و درنتیجه پرسشها اين درسها به شيوه فعال ارائهشده است. 2 درس 10 و 18 بهصورت آزاد است بدين معني كه هيچ واحدي در قسمت متن و تصوير و پرسش وجود ندارد. البته در اين پروژه نمیتوان به آن عنوان فعال يا غیرفعال داد.
آيا تصاوير كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك رومي به شيوه فعال ارائهشده است؟
نتايج جدول 1 نشان میدهد كه از تجزیهوتحلیل تصاوير كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي درمجموع 29 تصوير موردبررسی قرارگرفته است كه بيشترين فراواني مربوط به درس 3، 4، 5 و 19 با فراواني هر يك 3 واحد و هر يك نيز 10% فراواني و كمترين آن مربوط به درس 12 با فراواني صفر و نيز درصد – است.
جدول 5: توزيع و درصد فراواني واحدهاي تحليل تصاوير كتاب فارسي به تفكيك دروس در مقولهها موردبررسی نشان میدهد:
مطابق نتايج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل تصاوير در جدول شماره 5 نشان میدهد كه درمجموع 76% واحدهاي موردبررسی در مقولهی غیرفعال يعني A (بيان و تشريح موضوع خاص كتاب) و در مقوله فعال B (انجام آزمايش يا فعاليت خاصي) 14% است. در مقوله خنثي كه تأثيري در ضريب درگيري يا فعال بودن ندارد مقوله C حدود 3% روش جمعآوری وسايل آزمايش و 7% مقوله D (در هيچ مقوله) است. ضريب درگيري يادگيرنده با تصاوير كتاب فارسي پايه دوم از تقسیمبندی مقولههاي فعال بر مجموع مقولههاي غیرفعال به دست میآید. 18% است كه بر اساس ملاك رومي كمتر از 4% است درنتیجه تصاوير كتاب به شيوه غیرفعال ارائهشده است.
مطابق دادههای جدول 3 دروس 4 و 17 با توجه به جدول رومي مابین 4% تا 5/1% قرار دارد به شيوه فعال ارائهشده است. درس 21 بالاتر از شيوه فعال ارائهشده و بقيه دروس كمتر از ملاكي است كه رومي در نظر گرفته و به شیوهی غیرفعال ارائهشده است.
همانطور كه جدول 6 نشان دادهشده است ضريب درگيري فراگيري با متن كتاب فارسي سوم راهنمايي 63/0 است. عدد بهدستآمده طبق ملاك رومي كه ضريب درگيري مطلوب يا فعال رابین گستره 4/0 تا 5/1 میداند قرار دارد. بنابراين متن كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي، فعال و پويا است و موجب درگيري يادگيرنده با متن كتاب شده است. به عبارتي فراگير را به تفكر، مشاهده، تحليل گري، پويايي و انگيزه يادگيري دعوت میکند. ضريب درگيري با پرسشهاي كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي (متوسطه اول) 57% است كه عدد بهدستآمده بر اساس ملاك رومي مابین گسترهی 4/0 و 5/1 قرار دارند. بنابراين پرسش كتاب فارسي به شیوهی فعال ارائهشدهاند و موجب درگير شدن يادگيرنده با پرسشهاي كتاب شده است. به عبارتي فراگير را به تفكر، مشاهده و پويايي دعوت میکند. ضريب درگيري با تصاوير كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي 18% است كه كمتر از ملاكي است كه رومي در نظر گرفته و به شیوهی غیرفعال ارائهشده است درنتیجه يادگيرنده را به حفظ كردن مطالب علمي میکشاند.
ضريب پايایي
نتايج كاربرد تعيين ضريب پايايي (ويليام اسكات) در مقوله متن، پرسشها و تصاوير به شرح زير است:
همانطور كه در جدول 7 نشان دادهشده است، ضريب قابليت اعتماد متن كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با مقدار 96/0 از ملاك ضريب پايايي ويليام اسكات يعني 70/0 بيشتر بوده و بنابراين از قابليت اعتماد بالايي برخوردار است.
نتایج جدول شماره 8 نشان میدهد كه ضريب قابليت اعتماد پرسشهاي كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي (متوسطه اول) با مقدار 098/0 بيشتر از ملاك ضريب پايايي اسكات يعني 70% است درنتیجه پرسشها از قابليت اعتماد بالايي برخوردار است.
نتایج جدول 9 نشان میدهد كه ضريب قابليت اعتماد تصاوير كتاب فارسي سوم راهنمايي (متوسطه اول) با مقدار 25/0 از ملاك ضريب پايايي اسكات يعني 70% كمتر بوده درنتیجه از قابليت اعتماد پاييني برخوردار است. نتايج نشان دادهاند كه اجراي تكنيك ويليام رومي در واحدهاي متن و پرسشها از ضريب پايايي بالا و قابل قبولي برخوردار بوده و در واحد تصاوير از ضريب پايايي پاييني برخوردار است و بدینجهت میتوان به عينيت پژوهش انجامشده اطمينان حاصل كرد.
بحث و نتیجهگیری
از نتايج بررسي سؤالات و یافتههای تحقيق میتوان نتيجه گرفت كه متن كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك رومي به شیوهی فعال ارائهشده است اما از مجموع 19 درس كتاب، 16 درس به شیوهی فعال و 3 درس به شیوهی غيرفعال ارائهشده است. لازم است در تدريس محتواي دروسي كه به شیوهی غیرفعال ارائهشده بازنگري گرديده تا به شیوهی فعال تنظيم شوند تا دانشآموزان در امر يادگيري بهصورت فعال درگير شوند. پرسشهاي كتاب فارسي پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك رومي به شیوهی فعال ارائهشده از مجموع 19 درس كليه دروس به شيوه فعال تنظيم گرديده است. تصاوير كتاب پايه سوم راهنمايي با توجه به تكنيك فوق به شيوه غیرفعال بوده و از مجموع 19 درس تصاوير 3 درس به شیوهی فعال ارائهشده و دانشآموزان را در يادگيري درگير میکند و 16 درس ديگر به شیوهی غیرفعال تنظیمشده و با توجه به اهميت تصاوير در ماندگاري يادگيري، اين دروس به شیوهی فعال تنظيم شوند.
متأسفانه کمتر پژوهشی در مورد تحلیل محتوای کتب فارسی راهنمایی انجامگرفته است. البته تحلیل محتوای کتب فارسی دورههای مختلف تحصیلی بر اساس حیطه شناختی بلوم و دیگران انجامگرفته است که به آن اشارهکرده و نتیجهگیری شده است اگرچه پژوهش حاضر با پژوهشهای دیگر بر اساس روش تفاوت دارد ولی از جهت موضوع به هم نزدیک است که به چند نمونه اشاره گردیده است. ابراهیمی (1386) در تحقیقی با عنوان بررسی و تحلیل محتوای کتاب فارسی (بخوانیم – بنویسیم) کلاس چهارم دبستان بر اساس انطباق با الگوی طراحی مریل به این نتایج دستیافت محتوای کتاب به ایجاد و توسعه مفاهیم در دانشآموزان توجه نشده است. نحوه ارائه اولیه کتاب منطبق بر موضوع، عملکرد مورد انتظار است؛ و در نحوه ارائه ثانویه نیز کتاب منطبق بر موضوع و عملکرد مورد انتظار است. اصلهای تفکیک، تنوع و همتاسازی در متن کتاب رعایت گردیده و اصل دشواری رعایت نشده است. ربیعی (1385) در پژوهشی در بررسی و مقایسهی بهکارگیری و عدم بهکارگیری الگوی طراحی مریل در تدوین محتوای درس دستور زبان فارسی با استفاده از رسانههای آموزشی بر یادگیری و یاد داری دانشآموزان دختر پایه دوم متوسطه منطقه دوازده شهر تهران- به این نتیجه رسید که بهکارگیری الگوی طراحی مریل در تدریس محتوای درس دستور زبان فارسی با استفاده از رسانههای آموزشی مؤثرتر از یادگیری و یاد داری این محتوا بدون استفاده از این الگو است. چنانچه بخواهیم پژوهش حاضر را با نتایج پژوهش ربیعی (1385) مقایسه کنیم میتوان بیان نمود رسانههای آموزشی ناشی از یادگیری و یاد داری بدون استفاده از الگوی مریل بوده و در پژوهش ابراهیمی (1386) متن کتاب بر اساس اصل دشواری رعایت نشده است. پژوهشهای انجامیافته در رابطه با تحليل محتواي كتاب فارسي به اين نتيجه رسيده است كه محتواي كتاب مطابق روش رومي در سطح مطلوب قرار دارد.